
ساعت ، تقویم
و مناسبت های امروز

اخبار امروز به روایت
روزنامه های صبح و عصر

شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش
شهید محمود روزبهانی

شهید محمود روزبهانی
نام : محمود
نام خانوادگی : روزبهانی
نام پدر : جعفر
نام مادر : صغرا
تاریخ تولد : 1340/04/01
محل تولد : بروجرد
شغل : کادر ارتش
تاریخ شهادت : 1362/08/16
محل شهادت : ارتفاعات كوه گنوی بندرعباس (سانحه هوایی)
آرامگاه : گلزار شهدا بهشت زهرا (سلام الله علیها) شهرستان تهران
کد ایثارگری : 6211722
زندگینامه
در روز اول تير ماه سال 1340 ، در شهرستان بروجرد ديده به جهان گشود. پدرش جعفر، كارگری می كرد و مادرش صغرا نام داشت. تا پايان دوره راهنمایی درس خواند. استوار دوم فنی و كمك خلبان بالگرد بود. سال 1361 ازدواج كرد.
از سوی نيروی هوایی ارتش در جبهه حضور يافت. در روز شانزدهم آبان ماه سال 1362 ، با سمت كمك خلبان بالگرد، در ارتفاعات كوه گنوی بندرعباس دچار سانحه هوایی شد و به شهادت رسيد. تربت پاک وی در گلزار شهدا بهشت زهرا (سلام الله علیها) شهرستان تهران قطعه :28 ردیف : 22 شماره :20 قرار دارد.
منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: شهرستانهای استان تهران، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1395، صفحه 319.


شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش
سرگرد خلبان شهید احمد منصفی

نام : احمد
نام خانوادگی : منصفی
نام پدر : علی محمد
نام مادر : اشرف السادات
تاریخ تولد : 1332/03/06
محل تولد : بروجرد
شغل : خلبان ارتش
تحصیلات : کارشناسی ارشد
تاریخ شهادت : 1362/10/02
محل شهادت : دریاچهبختگان
نحوه شهادت : سقوط هواپیما
نام گلزار : گلزار بهشت زهرا (سلام الله علیها) تهران
کد ایثارگری : 6224109
زندگینامه
شهید احمد منصفی در روز ششم خرداد ماه سال 1332 در بروجرد چشم به جهان گشود. پدرش علی محمد و مادرش اشرف السادات نام داشت. تا پایان کارشناسی ارشد در رشته هوانوردی درس خواند. سروان ارتش بود. سال 1357 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.
به عنوان نهاجا در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر سرانجام در روز سوم دی ماه سال 1362 در سن 30 سـالگی، با سمت خلبان در شیراز بر اثر سقوط هواپیمای C ۱۳۰ در دریاچه بختگان سقوط کرده و در این سانحه هوایی شهید شد. تربت پاک او در قطعه: 28 ردیف: 21 شماره: 12 بهشت زهرای تهران واقع است.







شهید ولی حاتمی
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

شهید ولی حاتمی
نام : ولی
نام خانوادگی : حاتمی
نام پدر : علی محمد
نام مادر : تاج
تاریخ تولد : 1345/01/01
محل تولد : بروجرد
شغل : کادر ارتش نهاجا
تاریخ شهادت : 1367/05/05
محل شهادت : اسلام آبادغرب
نام گلزار : گلزار شهدای بروجرد
کد ایثارگری : 6705506
زندگینامه
یکم فروردین 1345، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد.
پدرش علی محمد، دامدار بود و مادرش تاج نام داشت.
تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.
سال 1364 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.
به عنوان استوار دوم نیروی هوایی ارتش در جبهه حضور یافت.
پنجم مرداد 1367، در اسلام آباد غرب توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید.
مزار او در زادگاهش قرار دارد. برادرش ملک محمد نیز شهید شده است.
آلبوم شهید:

شهید محمود ناصری گودرزی
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

شهید محمود ناصری گودرزی
نام : محمود
نام خانوادگی : ناصری گودرزی
نام پدر : محمدابراهیم
سن هنگام شهادت : 31 سال
تاریخ تولد : 1334/01/01
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت : 1365/09/04
استان : لرستان
شهر : بروجرد
وظیفه/کادر : کادر
سازمان : نهاجا
نام گلزار : گلزار شهدای اشترینان
کد ایثارگری : 6537394
زندگینامه
شهید محمود ناصری گودرزی وضعیت تحصیلی خوب بود. بچه درس خوانی بود. همیشه سر کلاس می رفت و هیچ وقت غیبت نمی کرد. به درس خیلی اهمیت زیادی می داد با مردم بسیار مهربان بود هیچ وقت کسی را ناراحت نمی کرد.
در زمان کودکی بیشتر به احکام دین و قرآن اهمیت زیادی می داد و به پدرش کمک می کرد. پدر و مادر هم از او خیلی راضی بودند. هیچ وقت پول هایش را بی خودی خرج نمی کرد آن ها را جمع می کرد و برای خواهر و برادرانش و به فقیران هم کمک می کرد.
نمازش هیچ وقت قضا نمی رفت. رابطه اش با خانواده و فامیل خیلی گرم و صمیمی بود. بیشتر شب ها بلند می شد و نماز شب می خواند. ما بیشتر صبح ها با صدای قشنگ تلاوت قرآن او از خواب بیدار می شدیم. او خیلی خوب بود. نمی دانم باید چگونه از خوبی هایش تعریف کنم. واقعاً او یک فرشته زیبا بود گلی بود که از میان همه ما رفت.
یادش گرامی باد



شهید محمدرضا احمدوند
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

شهید محمدرضا احمدوند
نام : محمدرضا
نام خانوادگی : احمدوند
نام پدر : علی محمد
نام مادر : اشرف
سن هنگام شهادت : 24 سال
تاریخ تولد : 1341/02/06
محل تولد : بروجرد
وظیفه/کادر : وظیفه
سازمان : نهاجا
تاریخ شهادت : 1365/11/14
محل شهادت : شلمچه
نام گلزار : گلزار شهدای روستای قلعه شمسی بروجرد
کد ایثار گری : 6501378
زندگینامه
در روز ششم ارديبهشت ماه سال 1341 ، در شهرستان بروجرد ديده به جهان گشود. پدرش علی محمد و مادرش اشرف نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. جوشكار بود. سال 1361 ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد.
به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. در روز چهاردهم بهمن ماه سال 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. تربت پاک او در شهدای روستای قلعه شمسی بروجرد واقع است.
منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 22.


شهید محمدحسن اصغرپور
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

شهید محمدحسن اصغرپور
نام : محمد حسن
نام خانوادگی : اصغرپور
نام پدر : شکراله
نام مادر : زهرا
سن هنگام شهادت : 24 سال
تاریخ تولد : 1334/08/15
محل تولد : بروجرد
وظیفه/کادر : کادر
سازمان : نهاجا
تاریخ شهادت : 1359/07/18
محل شهادت : کردستان
محل دفن : بهشت شهدای شهرستان بروجرد
کد ایثارگری : 5900783
زندگینامه
در روز پانزدهم آبان ماه سال 1334 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش شکرالله (فوت 1350 ) کارگری می کرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.
استوار دوم نیروی هوایی ارتش بود. در روز هجدهم مهر ماه سال 1359 ، با سمت کادر فنی پرواز در کردستان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم، شهید شد. مزار او در بهشت شهدای زادگاهش واقع است.
منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 38.



شهید محسن احسنی
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

شهید محسن احسنی
نام : محسن
نام خانوادگی : احسنی
نام پدر : احمد
نام مادر : سیما
سن هنگام شهادت : 26 سال
تاریخ تولد : 1335/12/12
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت : 1362/01/23
محل شهادت : فکه
استان : لرستان
شهر : بروجرد
وظیفه/کادر : کادر
سازمان : نهاجا
مزار : بهشت شهدابروجرد
کد ایثارگری : 6200859
زندگینامه
دوازدهم اسفند 1335، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش احمد، مداح بود و مادرش سیما نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال 1356 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.
بیست و دوم فروردین 1362 ، در فکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزارش در زادگاهش واقع است.
منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 20.




شهید کرم روزبهانی
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

نام : کرم
نام خانوادگی : روزبهانی
نام پدر : میرزاشاه
سن هنگام شهادت : 22 سال
تاریخ تولد : 1339/01/01
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت : 1361/02/02
محل شهادت : منطقه جنگی سرپل ذهاب
استان : لرستان
شهر : بروجرد
مزار : بهشت شهدا بروجرد
وظیفه/کادر : وظیفه
سازمان : نهاجا
محل دفن : گلزار شهدای شهرستان بروجرد
کد ایثارگری : 6114203
محل شهادت : منطقه جنگی سرپل ذهاب
محل دفن : گلزار شهدای شهرستان بروجرد
یکم فروردین ۱۳۴۰، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد.
پدرش میرزاشاه، کشاورز بود و مادرش فرنگ نام داشت.
تا چهارم ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت.
دوم اردیبهشت ۱۳۶۱، در سرپل ذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد.



شهید عبدالرضا کوپال
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

سردار رشید اسلام خلبان شهید عبدالرضا کوپال
خلیان جنگنده بمب افکن های نیروی هایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
شهید عبدالرضا کوپال
نام : عبدالرضا
نام خانوادگی : کوپال
نام پدر : محمدحسین
سن هنگام شهادت : 28 سال
تاریخ تولد : 1331/02/05
تاریخ شهادت : 1359/10/19
استان : لرستان
شهر : بروجرد
مزار : اشترینان
وظیفه/کادر : کادر
سازمان : نهاجا
زندگینامه شهید عبدالرضا کوپال
شهید عبدالرضا کوپال در تاریخ 1331/02/05 در بخش اشترینان از توابع بروجرد در خانوادهای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود. وی دوره تحصیلی ابتدایی را در همان محل تولدش سپری کرد و در بروجرد ادامه تحصیل داد و دوره متوسطه را در آنجا به پایان رساند. کوپال در سال 1348 در دانشکده خلبانی ثبت نام و پذیرفته شد و پس از طی دوره مقدماتی و گذراندن دوره زبان انگلیسی در سال 1352 برای طی دوره تکمیلی خلبانی به آمریکا اعزام شد و پس از دو سال آموزش ، در سال 1354 به ایران بازگشت.
عبدالرضا از جمله نیروهای انقلابی نیروی هوایی بود که رژیم سابق دستور دستگیری وی را صادر کرد. ولی موفق به دستگیریش نشد چون او خدمت را ترک و از حضور در محل خدمت خودداری کرد. پس از پیروزی انقلاب به ندای رهبر لبیک گفت و به پایگاه بازگشت و مشغول خدمت شد.
با حمله ارتش بعث عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران، وی مصمم شد تا با حضور فعال در پروازها، به مقابله با دژخیمان مهاجم بپردازد و در طول مدت خدمتش که بیش از 70 سورتی بر فراز آسمان بغداد و سایر شهرهای عراق در پروندهاش ثبت شد، بارها مورد اصابت گلولههای ضد هوایی ارتش بعثی قرار گرفت ولی هربار توانست هواپیمای خود را با وجود نقص فنی روی باند فرود بیاورد و بههمین خاطر مورد تشویق متعدد قرار گرفت.
عبدالرضا در یکی از مأموریتهاش که برای پخش اعلامیه بر فراز این شهر به پرواز در آمده بود پس از بازگشت می گفت: «اگر بهجای اعلامیه، بمباران میکردیم، میتوانستیم تا خاک اُردن بمباران کنیم».
همچنین وی در خاطرهای دیگر گفت: « یکبار برای زدن پلی در نزدیک شهر بغداد رفتیم، مشاهده کردیم که اتوبوسی در روی آن پل در حرکت است، با وجود نیروهای ضد هوایی و موشک دشمن، خطر را بهجان خریدیم و گشتی زدیم. به حرم امام حسین (علیه السلام) عرض سلام و ادب کردیم تا اتوبوس از روی پل عبور کند و پس از آن به انجام عملیات پرداختیم و پُل را زدیم».
عبدالرضا در روز نوزدهم دیماه سال 1359 هنگامیکه تازه از مأموریت جنوب برگشته بود و مشغول صرف نهار در باشگاه افسران پایگاه شهید نوژه همدان بود، یکی از دوستان و همرزمانش میگوید، بچهام مریض است و نوبت پرواز دارم وی که هنوز نهارش را تمام نکرده بود از جایش بلند میشود و بهجای خلبان همرزمش به مأموریت میرود. آن روز اهواز شدیداً مورد حمله عراقیها قرار گرفته بود.
عبدالرضا پس از انجام مأموریت در حین بازگشت هواپیمایش مورد اصابت موشک دشمن قرار میگیرد و در تاریخ 1359/10/19 به شهادت میرسد.
برای پیروزی اسلام از امامان کمک میخواهم
شهید خلبان « عبدالرضا کوپال » هرگاه به عراق میرفت برای احترام بالای مرقد امامان دوری می زنم و از آنان برای پیروزی اسلام کمک میخواهم.
خلبان شهید « عبدالرضا کوپال » سال 1331 در شهرستان « اشترینان » متولد شد. وی دوران ابتدایی را در این شهرستان سپری کرد و برای ادامه تحصیل به « بروجرد » رفت.
شهید کوپال در خانواده ای متدین، پرهیزکار و کشاورز پرورش یافته بود، او بسیار توانا و مصمم بود، از همان کودکی شوق پرواز درسرش بود و در بازی ها و کارهای دستی که می ساخت آن را بخوبی نشان می داد.
با اتمام تحصیل دبیرستان در رشته خلبانی پذیرفته شد و به ادامه تحصیل پرداخت.
وی در سال 1354 بعد از دوسال دوره عملی از امریکا بازگشت. با آغاز انقلاب نیروی هوایی ارتش در کنار امام خمینی (ره) بود و شهید نیز با ارادتی که به اسلام و امام داشت جز نیروهایی بود که برای بیعت با امام راحل به حضور ایشان رسیدند.
با آغاز جنگ او بارها به مواضع دشمن حمله کرد و یک بار هم هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت که توانست با وجود نقص فنی آنرا به پایگاه برگرداند.

او هرگاه از رزم سخن می گفت آنچنان با حرات و غرور رزم رزمندگان اسلام و نیروی هوایی را تعریف می کرد که هر شنونده ای به شوق می آمد تا در کنار رزمندگان اسلام بجنگد.
به مستمندان و آنهایی که نیاز به کمک داشتند کمک می کرد و در پایگاه و منطقه کبودرآهنگ او را به عنوان فردی خیر می شناختند.
خاطره شهيد عبدالرضا كوپال به نقل از برادر شهيد
روزی جلوی در پایگاه زنی به او مراجعه می کند. در حالی که جگر گوسفندی را در دست داشت می گوید شما باید قوت داشته باشید که با دشمن بجنگید و باید این جگر را بگیرید و بخورید.
این عمل زن او را تحت تاثیر قرار داده بود، می گفت این زن همه آن چیزی را که داشته بود و خود به آن نیازمند بود به من هدیه داد، چطور می شود از اینچنین مردم قدر شناسی حمایت نکرد و من هر آنچه که دارم را برای این مردم فدا می کنم.

خاطرات شهید
در ماموریت هایی که به کشور عراق داشتم یکبار که قرار بود پُلی را بزنم دیدم اتوبوسی روی پل است، با اینکه زمان نداشتم شلیلک نکردم « دوری زدم تا اتوبوس که احتمالا پر از مسافر بود رد شود و بعد پُل را منهدم کردم ».
می گفت هرگاه به عراق می روم برای احترام بالای مرقد امامان دوری می زنم و از آنان برای پیروزی اسلام کمک می خواهم.
خاطره ای به نقل از مادر شهيد
شبی كه قرار بود عبدالرضا فردای آن روز برای آخرين بار عازم جبهه شود مهمانی با هزينه خودش ترتيب داد و دوستان و آشنايانش را دعوت كرد. در خلال مهمانی پسر خاله هايش به او می گفتند: رضا تو بيكار بودی آمريكا رو با اون همه عشق و صفا ول كردی و اومدی ايران، اونم برای جنگ.
رضا پس از اندكی مكث جواب داد: شما طعم غربت را نچشيده ای سعيد جان من وقتی از تلويزيون صحنه شكنجه هم وطنانم را مي ديدم و می ديدم كه وطنم را ويران می كنند ديگر طاقت نياوردم و تصميم گرفتم كه به ايران برگردم.
سعيد گفت: حالا مثلاٌ اومدی چی شد؟ جنگ تموم شد اگه اونجا مي ماندی حداقل برات ارزش قائل بودند. اما اين جا نرسيده ميری و سوار يه هواپيما درب و داغون می شی و می فرستند جنگ.
رضا دوباره گفت: جنگ تموم نشد اما به نظرت می شه دست روی دست گذاشت و به خون غلتيدن مردم را ديد با همين هواپيماهای داغون هم میشه كار هايی كرد كه اون جا نمي شه انجام داد. تازه اونوقت ما برای مملكتمان شهيد ميشيم، همه كه مثل تو نيستند، اونايی كه غيرت دارن بايد از ناموسشان دفاع كنند. اونا كشته ميشن براي علاقه اشان نه براي پول و...
خلاصه بعد از كلی بحث به آن ها گفت: حالا بالاخره می فهميد كه من اشتباه نكرده ام. مهمان ها رفتند و ما هم مشغول بستن ساك برای او شديم. او رفت و ديگر برنگشت و به همه آن ها فهماند كه در انتخاب اين راه اشتباه نكرده است.
من اصلاٌ نديده بودم كه او گريه كند اما آن شب زد زير گريه و از خانه بيرون رفت. در هنگام تشييع جنازه اش سعيد چنان می گريست كه دل سنگ را آب می كرد. بعد از آن روز سعيد هم به جبهه رفت و او هم بعد از يك سال به فيض عظيم شهادت رسيد.

نحوه شهادت
او در مدت هشتاد روزی که درجنگ بود 70 پرواز انجام داد. در آخرین ماموریتی که به پایگاه بر می گردد در ناهار خوری مشغول صرف نهار می شود که یکی از دوستان خلبانش از او می خواهد بجای او به ماموریت برود. شهید ناهار را رها می کند و بجای دوستش با اینکه خسته بود میرود.
و سرانجام در 19 دی ماه 1359 در درگیری هوایی در منطقه جنوب اهواز مورد اصابت موشک دشمن قرار می گیرد و به فیض شهادت نایل می شود.




شهید رضا باجلان
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

شهید رضا باجلان
نام : رضا
نام خانوادگی : باجلان
نام پدر : ماشااله
نام مادر : صغرا
سن هنگام شهادت : 19 سال
تاریخ تولد : 1341/06/09
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت : 1361/04/29
وظیفه/کادر : وظیفه
سازمان : نهاجا
فرزند : ماشاالله
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۰۴/۲۸
محل شهادت : قصر شیرین
شغل : باطری و دینام ساز
نام گلزار : گلزار بهشت شهدا بروجرد
کد ایثارگری : 6125004
زندگینامه
نهم شهریور ۱۳۴۱، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش ماشاءالله، پیشه ور بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سرایدار آموزش و پرورش بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و نهم تیر ۱۳۶۱، در قصرشیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزارش در زادگاهش واقع است.




شهید جان محمد معظمی گودرزی
شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش

شهید جان محمد معظمی گودرزی
نام : جان محمد
نام خانوادگی : معظمی گودرزی
نام پدر : ولی
نام مادر : نظافت
سن هنگام شهادت : 31 سال
تاریخ تولد : 1335/03/12
تاریخ شهادت : 1367/01/01
مزار : ملمیجان
وظیفه/کادر : کادر
سازمان : نهاجا
نام گلزار : گلزار شهدای روستای ملمیجان بروجرد
زندگینامه
دوازدهم خرداد 1335 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش ولی، كارگر بود و مادرش نظافت نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال 1357 ازدواج كرد و صاحب یك پسر و دو دختر شد. به عنوان استوار یكم ارتش در جبهه حضور یافت. یكم فروردین 1367 ، در بمباران هوایی دزفول بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید. مزار وی در روستای ملمیجان از توابع زادگاهش واقع است.
شهيد جان محمد معظمی گودرزی درسال1335 در خانوادهای مذهبی در يكی از روستاهای شهرستان بروجرد به نام مليجان به دنيا آمد. با توجه به اينكه اولين فرزند پسر خانواده بود و به گفتهی مرحوم پدرم و فاميل هنگام تولد، نقاب در صورت داشت. مورد توجه پدر و مادر و كليهی اقوام بود و به همين مناسب پدرم شهيد را به عنوان خادمين امام حسين (ع) معرفی نمود و هميشه در تمام مراسم سوگواری امام حسين (ع) و ديگر امامان شركت می داد.
شهيد جان محمد معظمی گودرزی انسان شريف، خوشاخلاق و حقيقتاً راستگو بود و در بين افراد خانواده نسبت به همه برتری داشت. از لحاظ ايمان، اخلاق و مردمداری معروف بود. شهيد عزيز، علاقه زيادی به امام خمينی ره داشت و از همان ابتداي انقلاب هميشه يكی از طرفداران سرسخت امام خمينی بود. شهيد گرامی پس از طي دوران ابتدايی و راهنمايی وارد ارتش جمهوری اسلامی ايران، نيروي هوايی شد و پس از طی دوران آموزشی به پايگاه سوم شكاری همدان منتقل شد.
با شروع جنگ تحميلي عراق به جمهوری اسلامی ايران در سال 1359 به پايگاه چهارم شكاری دزفول كه در منطقهی عملياتی بود، منتقل شد و چندين مأموريت به مناطق جنگی داشت. خلاصه در تاريخ 1367/1/1 توسط هواپيمای عراقی، محل سكونت شهيد، بمباران و به درجه رفيع شهادت نائل گرديد. از شهيد سه فرزند (2 دختر و يك پسر ) به جا ماند.
روحش شاد و يادش گرامی باد


شهید سیدعلی اصغر معیری
شـهـیـد نـیـروی دریـایـی ارتـش

شهید سیدعلی اصغر معیری
نام : سیدعلی اصغر
نام خانوادگی : معیری
نام پدر : سیداحمد
نام مادر : ملوس
سن هنگام شهادت : 24 سال
تاریخ تولد : 1335/03/15
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت : 1359/09/07
محل شهادت : آب های نیلگون خلیج فارس
وظیفه/کادر : کادر
سازمان : نداجا
نام گلزار : گلزار بهشت شهدا بروجرد
کد ایثارگری : 5910005
زندگینامه
پانزدهم خرداد ۱۳۳۵، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش سیداحمد نام داشت و کاسب بود. و از راه فروش ساندویچ امرار معاش می کرد. وی چهره متین و دوست داشتنی داشت و با آوردن روزی پاک و طیبی برای اهل خانواده چنان تأثیر شگرفی در تربیت خانواده گذاشته بود که توفیق یافت بعنوان پدر شهید جایگاه خود را درعالم ملکوت باز نماید و اطرافیان همیشه به او افتخار نمایند. مادرش ملوس خانم خانه دار بود و نسبت به تربیت فرزندان خود چنان همّت می گماشت که از دامان پاک ایشان دلاوری چون شهید سید علی اصغر پا به عرصه وجود گذاشت.
تکلیف الهی این شهید عزیز را برآن داشت تا به فرمان امام خمینی قدس سرو شریف به عنوان ناوبان دوم نیروی دریایی ارتش مخلصانه در کنار همسنگران مجاهد الهی در سپاه اسلام قرار گیرد و از نظر معارف علوم اسلامی به عالیترین مرتبه درجه معرفت الهی برسد ، به طوریکه ره صد ساله را یک شبه طی ، و در عالم ملکوت سیر بنماید.
زندگی عارفانه این شهید عزیز در هفتم آذر ۱۳۵۹، در خلیج فارس توسط نیروهای عراقی بر اثر انفجار ناوچه پیکان پایان یافته و به خیل همسنگران شهیدش پیوست و اثری از پیکر مطهرش به دست نیامد و تا ابد برای همیشه جاودانه گردید .
سنگ یادبود او در گلزار بهشت شهدای بروجرد واقع است


شـهـیـد نـیـروی هـوایـی ارتـش
شهید محمد معظمی گودرزی فرزند حاج علی آقا

شهید محمد معظمی گودرزی
نام : محمد
نام خانوادگی : معظمی گودرزی
نام پدر : علی (معروف به حاج علی آقا)
نام مادر : فاطمه
تاریخ تولد : 1344/01/02
محل تولد : روستای ملمیجان بروجرد
شغل : سرباز
تاریخ شهادت : 1364/03/02
محل شهادت : ایلام - بر اثر حملات هوایی و توپخانه
آرامگاه : گلزار بهشت زهرا ( سلام الله علیها )
کد ایثارگری : 6414667
زندگینامه
در روز دوم فروردین ماه سال 1344، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش علی، نگهبان بود و مادرش،فاطمه نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. سرباز ارتش بود. به عنوان نیروی هوایی ارتش در جبهه حضور یافت. دوم خرداد 1364، در ایلام بر اثر بمباران هوایی توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران تهران قطعه : 27 ردیف : 92 شماره : 11 واقع است.
خاطرات
شهید محمد معظمی گودرزی اهل روستای ملمیجان بروجرد بود.
به جهت اینکه پدرش در دانشگاه تهران مشغول به کار شده بود منزلشان را به تهران برده بودند و در منطقه نازی آباد ساکن بودند. جوان آرام و نجیبی بود. وقت هایی که از درس و مدرسه فارغ می شد به روستا می آمد و با محیط روستا و بچه های هم ولایتی بیشتر انس داشت.
به سربازی رفت و اینطور که پسرعمویش تعریف می کرد می گفتند آخرای خدمت سربازیش بوده که به شهادت می رسد. آن موقع جنگ اوج گرفته بود و خیلی شلوغ بود . چند نفر از بستگان برای شناسایی و تحویل جنازه اش به منطقه جنگی رفتند .
می گفتند دوستاش تعریف کردند که می خواسته بیاد مرخصی یا اینکه آخر خدمتش بوده. روز آخر که برگ مرخصی یا ترخیص دستش بوده هواپیماهای عراقی حمله می کنند و محمد میرود پشت تیربار ضدهوایی و به سمت هواپیما شلیک می کند. ظاهرا هواپیمای دشمن یک راکت یا بمب روی تیربار ضدهوایی می اندازد و محمد آسمانی می شود. به خاطر همین ، جنازه اش قابل شناسایی نبوده و فقط پاهایش که داخل حفاظ تیربار بوده سالم مانده بود. و پسرعمو و بستگانش بیشتر از همین پاهایش او را شناسایی کرد بودند. آخر جوانی رعنا و قدبلند بود. آن روزها از شجاعتش در روز حادثه خیلی حرف ها می زدند.
به جهت محل سکونت خانواده ، پیکر پاکش را به تهران بردند و در بهشت زهرا به خاک سپردند.
موقع شهادت 19 سال داشت.
خداوند رحمتش کنه و با شهدای کربلا محشور بشه.
پسرعموی حسین ، احمد و اسدالله

-------- (۱) ---------